دو ماهگی پرنسس
دو ماهگی پرنسس عزیز مامان حالا شما تو ماه سوم زندگیت هستی.حسابی کچل شدی ولی خیلی دوست داشتنی هستی .مامانی خیلی خیلی خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی عاشقته
روز 31 شهریور دوستای مامای برای دیدن شما اومدن خونمون.خاله زهره با پسرش کیان که فروردین 91 به دنیا اومده خاله زهرا با پسرش علی عباس که مرداد91 به دنیا اومده خاله ندا با پسرش اشکان که مرداد91به دنیا اومده وخاله سمیه وخاله نسرین. حسای شلوغ میکردید تایکی آروم میشد اون یکی گریه میکرد چندتا عکس هم از شما گرفتیم
آنیتای لپ کشانی
آنیتا و کیان
آنیتا وعلی عباس
اشکان،آنیتا،علی عباس،کیان
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اینم یه عکس از شما و پسر عمتون آقا مازیار توی خونه عمه مهین
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
6شهریور بود که رفتیم کردان باغ دایی محسن سلاله، مامان جون اینا با ما نیومدن چون با خاله مریم میخواستن برن مشهد.
این اولین باری بود که سوار تاپ میشدی البته توی بغل عمه مرضیه بودی که مامانی ازت عکس گرفت اینم عکس شما ببین چقدر خوشحالی!!!!!!!!!!!!!!!!
**********************************************
وقتی مامان جون از مشهد اومد برای شما یه سوییشرت خوشگل آورد
*****************************************
یه روز جمعه مامان وخاله جونی رفته بودن خرید آخه خاله جونی میخواد عروس بشه قرار بود برای ناهار بیان خونه ما .قبل از اینکه اونا از خرید بیان من یه عکس خوشگل از شما بابا جونی گرفتم
این اولین کلاهی یه برای شما ست مامان جونی برات خریده تا زمستون سرما نخوری
